جك ريچر، پليس سابق ارتش، پس از پشت سر گذاشتن نواحی برفی داكوتای جنوبی بالاخره به مقر فرماندهی سابقش، يعنی يگان صد و دهم پليس ارتش در ويرجينيا میرود تا با فرماندهی جديد يگان، سرگرد سوزان ترنر ملاقات كند، زنی كه او تا قبل از اين فقط صدايش را از پشت تلفن شنيده است. اما وقتی به آنجا میرسد، شخص ديگری به نام سرهنگ مورگان را پشت ميز او میبيند. مورگان به او اطلاع میدهد كه به خاطر دو مسئلهی قديمی تحت پيگرد قانونی است: يك اتهام قتل كه به شانزده سال پيش برمیگردد، و يك شكايت از جانب زنی كه ادعا میكند ريچر در كرهی جنوبی با او رابطه داشته و پدر دختر پانزده سالهی اوست. علاوه بر اين سرگرد ترنر هم به اتهام جاسوسی و دريافت رشوه در بازداشتگاه به سر میبرد. ريچر تصميم میگيرد ترنر را از بازداشتگاه نجات بدهد. او و ترنر بايد از دشمنان بانفوذی كه در بالاترين سلسله مراتب پنتاگون قرار دارند فرار كنند و به علت اصلی اين دسيسهها پی ببرند و خود را تبرئه كنند.
خرید کتاب هرگز برنگرد
جستجوی کتاب هرگز برنگرد در گودریدز
معرفی کتاب هرگز برنگرد از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب هرگز برنگرد
خرید کتاب هرگز برنگرد
جستجوی کتاب هرگز برنگرد در گودریدز