کتاب سرنوشت مرگبار

اثر لوئیز پنی از انتشارات اریش - مترجم: ندا افروغ-داستان جنایی

اگر «سی‌سی دوپوتیه» می‌دانست که به قتل می‌رسد، حتما برای همسرش «ریچارد»، هدیه‌ی کریسمس را می‌خرید، حتی شاید در مراسم فارغ‌التحصیلی دخترش در مدرسه‌ی میس ادوارد یا دختران شکم‌گنده شرکت می‌کرد. سی‌سی همیشه دوست داشت دختر چاقش را اذیت کند و به دختران مدرسه‌ی میس ادوارد لقب شکم‌گنده را بدهد. اگر سی‌سی دو پوتیه می‌دانست که پایان زندگی‌اش نزدیک است، احتمالا ترجیح می‌داد سر کارش باشد تا در ارزان‌ترین اتاق ریتز در مونترال، اما تنها پایانی که می‌دانست به آن نزدیک شده، تعلقش به مردی بود به نام «سائول». خب نظرت چیه دوستش داری؟ سی‌سی کتابش را روی شکم رنگ‌پریده‌اش نگه داشت. سائول به کتاب نگاه کرد، اما نه برای اولین‌بار، چون سی‌سی چند روز گذشته در جلسات کاری، زمان غذا خوردن، در تاکسی یا خیابان برفی مونترال، هر پنج دقیقه یک‌بار به پایین خم می‌شد و کتابش را با غرور از کیفش بیرون می‌آورد و مثل حس عمیق و وصف‌ناشدنی مادر به فرزندش، سرشار از مهربانی، آن را محکم در آغوش نگه می‌داشت. سائول گفت: عکسش رو دوست دارم. می‌دانست که دارد توهین می‌کند و...


خرید کتاب سرنوشت مرگبار
جستجوی کتاب سرنوشت مرگبار در گودریدز

معرفی کتاب سرنوشت مرگبار از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب سرنوشت مرگبار


 کتاب مگره و مردمان محترم
 کتاب The Devil in the White City
 کتاب قتل از دید چند راوی
 کتاب جنایت زیر تیغ تشریح
 کتاب مجموعه کارآگاه مرده (6جلدی)
 کتاب مافیا