HANDCARVED COFFINS is a true story about a murderer, a detective and a writer. Truman Capote calls it A Non-Fiction Account of an American Crime, putting it in a class with In Cold Blood. The murderer is Bob Quinn, a white-maned rancher who thinks himself God. Quinn taunts his victims by mailing them each their own photograph enclosed in a small, handcarved coffin. Then he kills them. One couple finds nine angry rattlesnakes under the frontseat of their car. A fire incinerates four others, their lone escape route sealed by cinder blocks. When a rancher named Clem Anderson gets his coffin in the mail, its meaning is clear. But after a few sleepless weeks, Clem forgets to worry.
خرید کتاب تابوت های دست ساز
جستجوی کتاب تابوت های دست ساز در گودریدز
معرفی کتاب تابوت های دست ساز از نگاه کاربران
تابوتهای دستساز هیجان و واکاویِ داستانهای جناییِ معمول رو نداره. اونم بهخاطر نوع سبک نوشتنش که عیب هم نیست، امتیازشه. چون من شخصاً توی این سبک کاری نخونده بودم. قبلاً هم موسیقی برای آفتابپرستهای کاپوتی رو خونده بودم و غیر اون با این سبک آشنایی چندانی ندارم. بنابراین اینکه بتونی توی این قالب داستان جنایی بنویسی، هم شجاعت میخواد هم یه آزادگی و اعتمادبهنفس قوی. خود ایده هم خیلی جذابه. قاتلی که برای مقتولینش تابوت میسازه و بهشون میفهمونه قراره بمیرن. پایانبندی هم پایانبندی داستانهای جنایی نیست. شوکهمون میکنه، اما *اسپویلر!* انتظار اعتراف قاتلو نداریم! اونم اونقد عادی عادی! قسمت جذاب قضیه هم اینه که داستان واقعیه! برا همین موقعیت یه مقدار کمدی بهنظر میآد. :دی
خیلی لذت نبردم، بهخاطر سبک نوشتارش. اما نگاه جالبی داشت و این شجاعتش رو دوست داشتم. خیلی بین سه و چار موندم. سلیقهم سه ـه ولی عقلم میگه چار. من اینو یه بار دیگه هم میخونمش، قطرش هم کمه. فعلاً سه باشه براش.
مشاهده لینک اصلی
زیاد خوشم نیومد ازش.با سلیقه من زیاد جور نیست این ژانر
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تابوت های دست ساز
خرید کتاب تابوت های دست ساز
جستجوی کتاب تابوت های دست ساز در گودریدز
تابوتهای دستساز هیجان و واکاویِ داستانهای جناییِ معمول رو نداره. اونم بهخاطر نوع سبک نوشتنش که عیب هم نیست، امتیازشه. چون من شخصاً توی این سبک کاری نخونده بودم. قبلاً هم موسیقی برای آفتابپرستهای کاپوتی رو خونده بودم و غیر اون با این سبک آشنایی چندانی ندارم. بنابراین اینکه بتونی توی این قالب داستان جنایی بنویسی، هم شجاعت میخواد هم یه آزادگی و اعتمادبهنفس قوی. خود ایده هم خیلی جذابه. قاتلی که برای مقتولینش تابوت میسازه و بهشون میفهمونه قراره بمیرن. پایانبندی هم پایانبندی داستانهای جنایی نیست. شوکهمون میکنه، اما *اسپویلر!* انتظار اعتراف قاتلو نداریم! اونم اونقد عادی عادی! قسمت جذاب قضیه هم اینه که داستان واقعیه! برا همین موقعیت یه مقدار کمدی بهنظر میآد. :دی
خیلی لذت نبردم، بهخاطر سبک نوشتارش. اما نگاه جالبی داشت و این شجاعتش رو دوست داشتم. خیلی بین سه و چار موندم. سلیقهم سه ـه ولی عقلم میگه چار. من اینو یه بار دیگه هم میخونمش، قطرش هم کمه. فعلاً سه باشه براش.
مشاهده لینک اصلی
زیاد خوشم نیومد ازش.با سلیقه من زیاد جور نیست این ژانر
مشاهده لینک اصلی